پشت هر پنجره ، دیوار -  دلت می آید؟

 

من و تنهایی و تکرار -  دلت می آید؟

 

تو فقط سعی بر آنی که مسافر باشی

 

چشم من در پی اصرار دلت می آید؟

 

من کمی تلخ – مرا خط بزن از زندگی ات

 

جای من فاصله بگذار ، دلت می آید؟

 

من کمی تلخ ، کمی شاعر عاشق پیشه

 

بر من این تلخی بسیار دلت می آید؟

 

آه سخت است مخواه اینکه بگویم که برو

 

که خداوند نگهدار – دلت می آید؟

 

پشت هر پنجره لبخند و غزل زیبا نیست؟



تاريخ : چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, | | نویسنده : Ebrahim EJ | نظر بدهید

شبی تنها،میان خواب و بیداری،از باغ رویاها گذر کردم

 

تمام راه در اندیشه ام آمد خیال تـو و دست مـــن برای چیدنت کوتاه می آمد

 

کنار برکه ای رفتم که عکس ماه را  ببینم که از او من بپرسم یک نشان از تو

 

ولی در مــــاه هـــــم نقش تـــــــو را دیدم کــه می خندید با چشمان حیرانم

 

تمام راه در اندیشه ام آمـــد خیال تـــــو و دانستم تمام راه را در اشتباه بودم

 

تـــــو در قاب دلــــJـــم آرام خوابیدی و مــــــن دنبال تــــــــو آواره می گـــشتم

 

تو را من عاشقانه دوستت دارم.

 

بخوابـــ آرام، ای آرام جان مــــن.



تاريخ : چهار شنبه 2 بهمن 1392برچسب:, | | نویسنده : Ebrahim EJ | نظر بدهید
صفحه قبل 1 صفحه بعد